بهره وری

بهره وری با اغماض از حاصل ضرب کارایی و اثربخشی ( البته در منابع کنکور دکترای مدیریت حاصل جمع تدریس می شود !) به دست میاید بدین معنا که اگر میزان دستیابی به اهداف ( اثربخشی مثلن 40 درصد ) ، و میزان مصرف منابع نسبت به حالت استاندارد “دو برابر ( کارایی 50 درصد ) باشد بهره وری 20% خواهد بود ، این اثر حاصل ضربی که عقاید ما در مورد بهره وری متحول می کند برای بسیاری قابل هضم نیست ، وقتی برنامه نویسی توسعه با چهار برابر هزینه بیشتر ( کارایی 25%) در حد 20% ( اثربخشی )اجرا می شود ، بهره وری نظام دولتی برنامه نویس و برنامه اجرا کن و کل نظام دیوانسالاری و مجلس و قوه قضاییه زیر 5% خواهد بود ، آنهم در یک سیر تاریخی 40-50 ساله ، یکی از نگرانی های این حاصل ضرب را بنده در گفتار و کلام مسوولان دیده ام آنجایی که از فرمول اثریخشی +کارایی= بهره وری دفاع می کنند و وقتی توضیح می شنود که این مجموع به معنای همزمان است و نه جمع جبری ، سکوت می کنند وقتی سوال میکنیم اگر نصف هدف را با دو برابر منابع به دست بیاوریم آیا طبق فرمول شما بهره وری 100% است؟ اقناع می شنود و قبول می کنند ، ولی همچنان این حاصل ضرب را آزار دهنده برایشان قابل هضم نیست ، متاسفانه در ریاضیات ضرب اعداد کوچکتر از یک اثر کاهنده دارد و موجب کوچک شدن حاصل ضرب می گردد ، ولی عزیزانی که مسوول هستند این واقعیت مسلم ریاضی را نیز انکار می کنند ، پروژه های نیمه کاره ( اثربخشی زیر 100% )همه اثر کاهنده بر بهره وری ملی دارند و منابعی که هدر می دهیم کارایی ما را به شدت کاهش می دهند و حاصل ضرب ایندو فاجعه بهره وری را می سازند ، به اثربخشی و کارایی جلسات هیات نمایندگان اتاق ایران فکر می کنم و حسرت می خورم ، به اثریخشی و کارایی حوزه های علمیه نگاه می کنم و حسرت می خورم ، به اثریخشی و کارایی دانشگاه ها فکر می کنم و حسرت می خورم ، به اثربخشی و کارایی اقتصاددانان و مهندسان و مدیران و وزرا و ….فکر می کنم و حسرت می خورم ! به اثربخشی و کارایی خودم فکر می کنم و حسرت می خورم و ….
یادمان باشد که علم مدیریت با محدودیت منابع آغاز می شود ، ملتی که فکر می کند محدودیت منابع ندارد و خداوند به او منابع بی شمار داده دچار وضعی می شود که علم مدیریت بی ارزش ترین علوم است ، و هر کسی می تواند براحتی جامعه و کشور و اقتصاد را مدیریت کند ، براحتی مثل همین حالا!

فرشید شکرخدایی