الکترونهای بومی

یکی از موانع توسعه در کشور عدم خودباوری به توان داخلی از یک طرف و افراط در اعتماد به نفس از طرف دیگر است ، هر دوی این موارد بسیار نگران کننده هستند ، در برخی مواقع اگر یک حقیقت مسلم را فردی با موهای سیاه و چشمان قهوه ای و پوست کمی تیره بگوید مورد قبول برخی ها نیست و از طرف دیگر همان حقیقت را فردی با موهای روشن ، چشمان آبی و پوست سفید بگوید برای ایشان تحفه ای است که براش سر تکان می دهند و به بغل دستی می گویند ببین چقدر عالی گفت !
✅متاسفانه در این مقوله چنان پیش رفته ایم که برای مثال در مقوله های بسیاری سخن اندیشمندان و دانشمندان و متخصصین خودمان را به شرط تایید یک چشم آبی می پذیریم یا باید تئوری مثلن استقان و جورج آن را تایید کند یا نباید برخلاف تئوری مک گریکوری و جان چیزی بگویید ! یکی از دوستان از قول یکی از اساتید می گفت برای شبیه سازی این موضوع اسم این تئوری ها را اگر مثلن نظریه جعفر و علیرضا ، بگذارید هیچ کس در ایران به آن استناد نمیکند ! در علم اقتصاد این موضوع شایع تر است ، وقتی برخی از این نحوه محاسبات و منطق بررسی ها را می خوانم به عنوان یک مهندس که کمی ریاضی خوانده است دچار یاس فلسفی می شوم ، برای مثال : شاخص هرفیندال- هریشمن ، مطمئن هستم اگر اسمش شاخص فرشید-حسن بود ، رییس شورای رقابت در تلویزیون اینگونه از این شاخص و اهمیتش سخن نمی راند ! ( به علاقمندان توصیه می کنند نحوه محاسبه شاخص مذکور را مطالعه نمایند تا متوجه عرض بنده بشوند )
✅از طرف دیگر عزیزانی داریم که اعتقاد دارند الکترون ها در کشورهای اسلامی مشابه کشورهای دیگر دور اتم ها نمی چرخند و از کجا معلوم که غربی ها راست گفته باشند ، ما باید خودمان تست کنیم و بدتر از آن ما در آشپرخانه خانه مان تست کردیم الکترون ها اصلن وجود ندارند و علم وسیله نفوذ غربی ها به کشورها اسلامی است ! تب تند و بالای بومی سازی و عطش بیکران خودکفایی بلای جان این کشور شده است ، با افتخار در تولید گندم خودکفا می شویم البته به دو برابر قیمت ، تا گندم خارجی را قاچاق از مرز رد کنند و به وزارت جهاد کشاورزی به دو برابر قیمت به عنوان گندم تولیدی بفروشند ، با افتخار جشن تولیدخودروی ملی می گیریم تا وقتی تحریم می شویم تولیدمان به صفر برسد و جواب دروغ های شاخدارمان را هم ندهیم ، با افتخار در مورد بانکداری اسلامی سخن می رانیم و تئوری پردازی می کنیم تا رباخواری را تطهیر کنیم ، با افتخار درمورد اقتصاد اسلامی سخن می گوییم ولی نمی توانیم یک نمونه موفق نشان دهیم ، با افتخار اقتصاد انعطاف پذیر و فنری را اقتصاد مقاومتی ترجمه می کنیم و فکر می کنیم نظریه پردازی کرده ایم ، با افتخار در مورد علوم انسانی و لزوم بازنگری مفاهیمش سخنرانی می کنیم ولی قادر به حل مشکلات رایج اجتماع و جامعه و انسان نیستیم و ….
✅هر دوی این موارد خطاست ، علوم تجربی ، تجربه تکرار پذیر در شرایط مشابه هستند و تولید آن احتیاج به زحمت و تلاش و آزمایش و تحلیل و نوشتن و خواندن و اندیشیدن دارد ، و اگر تعریف علوم تجربی را بپذیریم در یک تجربه مشخص در شرایط مشابه به نتایج مشابه خواهیم رسید ، علوم غیر تجربی هم احتیاج به مقدمه و استدلال و شواهد و تحقیق و منطق و مرور وسیع ادبیات قبلی و ……. دارد و ما نباید فکر کنیم براحتی می توانیم هر اندیشه ای را علمی جا بزنیم ، از طرف دیگر اگر عزیز هموطنی با صرف وقت و اندیشه و تلاش به علمی دست پیدا کرد منهدمش نکنیم و باورش کنیم ، هر دوی این موارد در جامعه به وفور یافت می شود .
به امید خودباوری و کسب خرد از عالم و آدم !

فرشید شکرخدایی