بزرگترین چالش مردم ایران برای لذت بردن از زندگی مقررات فنی است

توسعهٔ پایدار مفهومی است که به واسطهٔ پیامدهای منفی محیط زیستی و اجتماعی ناشی از رویکردهای توسعهٔ یک‌جانبهٔ اقتصادی پس از انقلاب صنعتی و تغییر نگرش بشر به مفهوم رشد و پیشرفت پدید آمده‌است. این مفهوم تلاش دارد که با نگاهی نو به توسعه، اشتباهات گذشته بشری را تکرار نکند و توسعه‌ای همه‌جانبه و متوازن را رقم بزند.توسعهٔ پایدار فرآیندی است که آینده‌ای مطلوب را برای جوامع بشری متصور می‌شود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظام‌های حیاتی، نیازهای انسان را برطرف می‌سازد. توسعهٔ پایدار راه‌حل‌هایی را برای الگوهای فانی ساختاری، اجتماعی و اقتصادی توسعه ارائه می‌دهد تا بتواند از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانه‌های زیستی، آلودگی، تغییرات آب و هوایی، افزایش بی‌رویهٔ جمعیت، بی‌عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسان‌های حال و آینده جلوگیری کند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع«رسانه مسئولیت اجتماعی»با دکتر فرشید شکر خدایی رییس کمیسیون توسعه پایدار، محیط‌ زیست و آب اتاق بازرگانی ایران گفتگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتگو را می خوانید.

*از دیدگاه شما توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی چه معنایی دارد و چه تعریفی از این دو مفهوم دارید؟
سیر تطور گونه بشر برای حفظ خود به تخریب محیط زندگی خود و دیگران منجر شد.امروز مفهموم محیط زیست به معنای محیط زیست انسان نیست و اگر انسان بخواهد در کره زمین زیست مناسبی داشته باشد باید یک هماهنگی با سایر اجزای اکوسیستم زندگی خود داشته باشد.به همین دلیل اگر قرار است انسان حفظ شود باید اکوسیستم حفظ شود.تلاش در این زمینه و مذاکراتی که در سازمان ملل صورت گرفت در نهایت به تولد مفهومی به نام توسعه پایدار منجر شد.برخی هنوز هم گمان می کنند توسعه پایدار به معنای توسعه پایدار زندگی انسان و استفاده از سایر اجزای اکوسیستم است. این خودخواهی گونه بشر را نشان می دهد.با این وجود ماهیت این خودخواهی در ده سال گذشته مورد هجوم واقع شده است.انسان باید خود را جزئی از اکوسیستم بداند و نه صاحب آن.این سیستم برده انسان برای رفاه بیشتر وی نیست.بسیاری از کشورهای اروپایی که توسعه یافته هستند جنگل های خود را از بین برده اند و تمدن سازی کرده اند. امروز اغلب کشورهای اروپایی به جز اتریش و بخش هایی از سوئیس فاقد جنگل هستند و همگی مورد ساخت و ساز قرار گرفته اند. بشر برای رسیدن به توسعه پایدار مسیر طولانی در پیش دارد.توسعه پایدار بیانگر این مسأله است که چگونه انسان می توان از منابع اکوسیستم برای زندگی خود استفاده کند بدون اینکه تغییر عمده ای در اکوسیستم ایجاد کند و یا آن را تخریب کند.به صورت ذاتی سیستم ها به سمت بی نظمی حرکت می کنند.به همین دلیل نیز در درون سیستم باید نیروهایی وجود داشته باشد که تعادل را ایجاد کند.البته افرادی مانند ترامپ معتقدند هنوز تعادل سیستم به هم نخورده است.این در حالی است که اتفاقاتی مانند آب شدن یخ های قطبی،افزایش کربن وافزایش بیماری سرطان نشان می دهد که تعادل سیستم به هم خورده است. این وضعیت در نهایت به معاهده پاریس منجر شد.مهم ترین مسائلی که در این معاهده مورد بحث قرار گرفت کاهش کربن و نجات کره زمین از گرما بود.در توسعه پایدار این موضوع مطرح شد که بازه های زمانی توسعه در کشورهای مختلف می تواند با فشارهای کوتاه مدت مانند قطع جنگل ها در برزیل سبب افزایش شدید تولید ناخالص ملی شود.این اتفاقات نیز دارای پیامدهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی خواهد بود و پایدار نخواهد بود.

*توسعه پایدار چگونه باید شکل بگیرد؟
توسعه از دبستان و فرهنگ آغاز می شود و نه از اقتصاد.این در حالی است که اغلب برنامه های توسعه کشورهای مختلف را اقتصاددانان می نویسند.این اتفاق در ایران نیز رخ داده و چه قبل و چه بعد از انقلاب برنامه توسعه را اقتصاددانان در ایران نوشته اند.بنده معتقدم تا زمانی که اقتصاددانان با نگاه به تخصیص بهینه منابع برنامه توسعه را بنویسند وضعیت کشور به همین صورت خواهد بود.به همین دلیل ما باید در بازتعریف توسعه متمرکز شویم.هنوز برای ما مشخص نشده که چه چیزی در کشور توسعه یافته و چه چیزی توسعه نیافته است؟مهم ترین چیزی که توسعه کشورهای مختلف را نسبت به یکدیگر نشان می دهند کیفیت است.هنگامی که فردی وارد کشور می شود به نخستین چیزی که توجه می کند کیفیت فرودگاه است و آن را با بقیه فرودگاه ها مقایسه می کند.کیفیت تاکسی،کیفیت راننده تاکسی و بقیه مسائل رویکردی است که به توسعه کشورها بستگی دارد.دلیل اصلی اینکه در ایران احساس توسعه یافتگی نمی کنیم نیز به دلیل حجم وحشتناک بی کیفیتی است.کیفیت نیز لزومأ اقتصادی نیست.مفهوم کیفیت نیز پیچیده است. این در حالی است که در ایران بیشتر روی بهره وری کار شده است.ریشه کیفیت نیز در رقابت است.هنگامی می توان به مفهوم کیفیت زندگی نام توسعه گذاشت که رقابت وجود داشته باشد.بهبود محیط کسب و کار،اخذ مجوزها وتوان رقابت در بین بنگاه های اقتصادی همگی کیفیتی تولید می کند که فرد با استفاده از آن کیف می کند.هر چه میزان کیف کردن افراد جامعه بیشتر شود به همان میزان کیفیت زندگی در یک جامعه بیشتر می شود.عامل دوم توسعه کیفیت موضوع بیمه مسئولیت است.

*بیمه مسئولیت بیانگر چه مسائلی است؟
هنگامی که فرد وارد فرودگاه می شود و متوجه می شود یک نفر در حال نظافت سالن فرودگاه است و موانعی ایجاد کرده که افراد با ورود به محوطه نظافت لیز نخورند نوعی مسئولیت پذیری است. در چنین شرایطی اگر موانع وجود نداشته باشد و فردی وارد محوطه نظافت شود و لیز بخورد بیمه مسئولیت آن را تقبل نمی کند.ما باید به دنبال این باشیم که چرا بیمه مسئولیت در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. در این زمینه نیز دو مسأله حایز اهمیت است. نخست اینکه به کسی آسیب وارد نشود و دوم اینکه فرد کیف کند. آسیب نزدن به معنای استاندارد است ومعنای ایمنی می دهد.ما در ایران استاندارد را توسعه داده ایم. توسعه و لذت بردن از زندگی و کاهش دغدغه ها در همه کشورهای جهان زمانی اتفاق می افتد که فرد بیمه است.پایه مذاکره در این زمینه نیز مقررات فنی است. مقررات فنی به معنای این است که هر چیزی در زمینه تولید یک کالا در جمهوری اسلامی وجود دارد را مشخص کنیم و به یک مبنا تبدیل کنیم. البته قوانین را در گذر زمان متناسب با شرایط موجود تغییر بدهیم.در شرایط کنونی بزرگترین چالش زندگی مردم ایران برای لذت از زندگی مقررات فنی است.مقررات فنی به معنای مدیریت دانش یک کشور در زمینه یک مقوله خاص است. به عنوان مثال مقررات فنی مدیریت در آموزش و پرورش و یا مقررات فنی تولید مواد غذایی ازجمله این موارد هستند.سرآمد این کار در جهان نیز انگلیس،آلمان و آمریکا است.خوشبختانه مقررات فنی در کشورهای دیگر نوشته شده و ما تنها باید تفسیر ایرانی از این مقررات به دست بیاوریم.موضوع مقررات فنی تنها فنی نیست و نظام های حرفه ای شغل نیز در آن وجود دارد.به همین دلیل نیز همه اصناف به نوعی باید مقررات فنی داشته باشند. در چنین شرایطی هنگامی که بیمه قصد دارد یک ساختمان را بیمه کند توجه می کند که همه سیم کشی ساختمان را یک فرد آموزش دیده انجام داده و پس از آن ساختمان را بیمه می کند.در کانادا اگر فرد لامپ منزل خود را تغییر بدهد و خانه آتش بگیرد بیمه به وی تعلق نمی گیرد.بیمه در شرایطی تعلق می گیرد که یک فرد آموزش دیده لامپ را تغییر بدهد و دستمزد صدو پنجاه دلار نیز دریافت کند.در این پروسه شغل و ارزش ایجاد شده است. به همین دلیل کسی که سیم کشی ساختمان یاد گرفته است ماهیانه هشت هزار دلار درآمد دارد در حالی که هیچ کس نیز جرأت نمی کند لامپ منزل خود را تغییر بدهد.این مسأله در نهایت سبب رشد اقتصادی خواهد شد. به همین دلیل نیز اقتصاد کانادا سرمایه در گردش و درآمدزایی زیادی دارد.در ایران در اصناف تاحدودی این اتفاق رخ داده اما هنگامی که وارد حوزه خدمات می شویم با نقصان مواجه هستیم.اگر رقابت و مهارت فردی توسعه پیدا کند و بیمه مسئولیت در هر کاری وجود داشته باشد ما می توانیم به توسعه پایدار نزدیک شویم.